-->

رنگارنگ
homayoun makoui


Saturday, March 22, 2003

عليرغم ظاهر پيروزمند نظامی حمله به عراق، بخشی از حساب های آمريکا در پيش بينی اوضاع تاکنون درست از آب در نيامده است.
اول، جنبش ضد جنگ تحليل نرفته است. ارزيابی کاخ سفيد اين بود که دقت سلاح های مدرن در بمباران هوايی و در نتيجه محدوديت نسبی تلفات غير نظامی، يا نمايش تلويزيونی استقبال احتمالی مردم جنوب عراق از سربازان، عواملی خواهند بود تا بخشی از افکار عمومی در موضع خود عليه جنگ تجديد نظر کند، که واقعيت تاکنون خلاف ارزيابی کاخ سفيد بوده است. در روزهای گذشته بطور مستمر در بسياری از نقاط جهان تظاهرات خيابانی برگزار شده است . در ايتاليا و اسپانيا و انگلستان که جزو متحدين آمريکا هستند، اعتراض از هر جای ديگر دنيا محسوس تر است. در خود آمريکا عليرغم افزوده شدن بر هواداران راه حل نظامی در افکار عمومی، شهرهای واشنگتن، شيکاگو، لوس آنجلس، نيويورک و سانفرانسيسکو هر روز شاهد تظاهرات خيابانی بوده است. امروز در نيويورک برگزار کنندگان به پليس گفته بودند اين تظاهرات بيست هزار نفر را به خيابانها خواهد کشيد، در صورتيکه جمعيت حاضر بيش از صد هزار نفر بود. در سانفرانسيسکو کار به زد و خورد و کوکتل مولوتف کشيده و روزانه صدها نفر دستگير ميشوند. البته پليس بعد از يکی دو ساعت تظاهر کنندگان را آزاد ميکند. اصولا پليس از ايجاد درگيری خودداری ميکند. کاخ سفيد فعلا يا در مورد اعتراضات سکوت ميکند، و يا آنرا نشانی از دموکراسی و آزادی اعتراض عليه حکومت معرفی ميکند.
حساب ديگری که نادرست از آب در آمده احتمال پيوستن بيشتر کشورهای جهان پس از شروع جنگ به جبهه پشتيبانی از راه حل نظامی در عراق است، که واقعيت تاکنون خلاف آن بوده است. پافشاری کشورهای مخالف جنگ بر ايده های خود پابرجاست و آمريکا امتيازی تازه در ديپلماسی جنگ کسب نکرده است [بجز پيوستن ژاپن]. آمريکا حتی نتوانست مسئله ترکيه را حل کند و امروز گفت که از خير وارد کردن نيرو از طريق ترکيه گذشته است. حالا با واقعيت پيش بينی شده ديگری روبروست. اشغال بخشی از کردستان عراق توسط ترکيه که ممکن است کردها را در مقابل ترکيه قرار دهد و در نهايت از ائتلاف خارج کند، که تغيير رژيم عراق بدون شرکت کردها اعتباری نخواهد داشت. آلمان تهديد کرده در صورت مداخله ترکيه تجهيزات ارتباطی خود را از امکاناتی که ناتو برای جنگ بوجود آورده بيرون خواهد کشيد. درخواست آمريکا برای اخراج ديپلمات های عراق از کشورهای مختلف با سردی روبرو شده، وزير خارجه روسيه ميگويد چنين درخواستی از ما بمنزله ناديده گرفتن منافع اقتصادی روسيه در عراق بخاطر ملغی شدن قراردادهای اقتصادی دو کشور است. در عين حال آمريکا براساس مقررات کنونسيون ژنو با مسائل حقوقی جديدی روبروست. اکنون مسئوليت خورد وخوراک و سلامت و حفاظت از مردم عراق بطور عمومی و سربازان اسير عراقی که احتمال ميرود تعداد آنها تا 270000 بالا رود بر عهده نيروهای "اشغالگر" است، اگرچه تحت نام "آزاديبخش" عمل کنند.
حساب ديگر که نادرست انجام شده مدت ادامه داشتن جنگ است. اولين برنامه آمريکا که براساس آن تنها هدف های محدودی، برای از ميان برداشتن صدام و پسرهايش و بعضی رهبران نظامی عراق مورد حمله قرار گرفت، فيصله دادن سريع کار بود. تهاجم مقدماتی اگرچه دقيق بود، اما موفق نبود. در مرحله دوم که در عين حال جنبه روانی داشت و تازه آغاز شده، و عبارت است از بمباران سريع و بدون وقفه مراکز قدرت رژيم و وارد کردن نيرو از جنوب، اگرچه به اهداف نظامی سريع خود رسيده، اما هدف های سياسی در هم شکستن اراده عمومی را بهمراه نياورد است. عليرغم تسليم يک لشگر 8000 نفری غيرحرفه ای که بعضی با تی-شرت و لباس غيرنظامی از درگيری اجتناب کردند، مقاومت در مقابل نيروهای خارجی بيشتر از حد پيش بينی شده است. نقشه اشغال سريع شهرها که آمريکا سعی ميکرد از طريق مذاکره با نيروهای عراقی بدون درگيری صورت بگيرد فعلا روی هواست. و تازه درگيری اصلی در جنوب غربی بغداد، بعد از گذشتن از نجف و کربلا، در پيش است. نيروهای نظامی در مسير خود به بغداد از کنار شهرهای مقدس شيعيان خواهند گذشت و به آنها وارد نخواهند شد. حداقل اين در نقشه اصلی در نظر گرفته شده است. اما دو لشگر عراقی در جنوب بغداد آماده مقابله اند. سرکوبی آنها بدون تلفات جديد نيروهای آمريکا و انگليس ممکن نيست. اگرچه کاخ سفيد منتظر از بين رفتن تدريجی کنترل صدام حسين بر عراق است، که برای خاتمه کار ضرورتی به درگيری شديد زمينی نباشد.
هدف جلب سريع موافقت مردم بغداد نيز با مشکل روبروست. آمريکا ارزيابی ميکرد، نابودی نشانه های قدرت رژيم بعث عراق در بغداد مردم را خوشحال خواهد کرد. در حاليکه اهالی بغداد بعنوان يک عراقی بين ويرانی خانه خود يا همسايه حتی اگر مراکز زندگی مسئولين حکومت بغداد باشد، فرقی قائل نيستند. بخصوص اينکه نابودی موزه ها و آثاری که متعلق به تاريخ عراق است و در داخل ساختمانهای دولتی نگهداری ميشود بخشی از ويرانی های جانبی اين جنگ است. اين مطلبی بود که ديروز درمصاحبه راديويی ABC ، يکی از اساتيد دانشگاه بغداد و از رهبران سياسی هوادار دموکراسی و مخالف رژيم بعث عنوان ميکرد.
ارزيابی از پيشرفت سريع نظامی و دقت و سرعت عمليات جنگ نيز که قابل پيش بينی بود، اما نه با چنين ابعادی، و بطور طبيعی تعجب عمومی را بر انگيخت و تمجيد رهبران نظامی را بدنبال داشت، بخش موفقيت آميز طرح آمريکاست. اما مسئله اينست که بعضی از ناظران در ارزيابی های خود موفقيت های نظامی جنگ الکترونيکی آمريکا را که هدف ها را با استفاده از تکنولوژی GPS بمباران ميکند، با معيارهای استاندارد جنگ های نوع قديم برآورد ميکنند. واقعيت اينست که طبق همه گزارشات، تاکنون چنين جنگی سابقه نداشته است. يعنی در عصر جديد، تعاريف، خصوصيات و معيارهای جديدی در باره پديده هايی موجود چون جنگ بوجود ميايد که از بعضی لحاظ قابل مقايسه با قبل نيست. از اينرو اگرچه نام جنگ تغيير نکرده اما درست مثل يک شکارچی که با مسلسل نيمه اتوماتيک به شکار برود و نتايج کار را با شکار فصل سال پيش مقايسه کند، ارزيابی از موفقيت های نظامی حاصله دقيق نيست.
دقت ناشی از تجهيزات پيشرفته کامپيوتری در تخريب، اگر چه شگفت انگيز است، اما نفرت عمومی را عليه خرابی و ويرانی پائين نمياورد. بعلاوه تصوير آمريکا را در افکار مردم جهان بعنوان ابر قدرتی بی منطق پررنگ تر ميکند، و پيامدهای سياسی ناشناخته و پيچيده ای در رابطه آمريکا و جهانی که قصد شکل دادنش را دارد بوجود خواهد آورد.
تصوير: کوهنوردان آلپ مشغول نقاشی يک يرچم بزرگ صلح در جنوا- ايتاليا




Monday, March 17, 2003

پس از چهار دهه "جنگ سرد"، و يک دهه صلح و پرباری نسبی، ما در نقطه چرخش يک عصر تاريخی نوين ايستاده ايم. نه آن چهل سال مقابله با اتحاد شوروی و نه ده سالی که بخاطر فرو ريختن اش نفس راحت ميکشيديم، هيچ کدام ما را بنحو خاصی برای لحظه کنونی آماده نکرد. زيرا همه ميدانهايی که در آن نبرد کرديم و تمام رويداد های دراماتيک تاريخ اش و متافورهای همراه آن چون محاصره و ديوار آهنی، بطور اساسی رقابتی نامتغير برای سياست خارجی آمريکا ايجاب کرده بود. ما فکر ميکرديم اين وضع هميشه با ما خواهد بود. و وقتی که در سالهای 90 دريافتيم که ديگر نيست، از تاريخ مرخصی گرفتيم، با اين خيال که ميتوانيم با تکيه بر داد و ستد و جهانی شدن صلح و ثبات بين المللی بوجود آوريم. اما فرض خوش خيالانه سالهای بعد از جنگ سرد روز يازده سپتامبر 2001 نابود شد. آن روز ما را به عصر جديدی وارد کرد که برای راه نهادن در آن به نقشه جديدی احتياج داريم.
دوره جديد پرمخاطره، و بی ثبات، و مشابه آن لحظات تاريخی است که در آن عصری ميميرد و عهد ديگری در تلاش است تا زاده شود. اگر آمريکا اين دوره نوين را شکل ندهد، ميتوانيم خاطر جمع باشيم که ديگران برای ما شکل اش خواهند داد، بصورتی که نه با منافع ما همساز خواهد بود، و نه بازتابی از ايده ال هايمان را در آن خواهيم يافت. بنابراين برای آمريکا اين لحظه ای تعيين کننده است. در طول جنگ سرد آمريکايی ها در مواردی مانند برلين و کره تصميماتی اتخاذ کردند که پيامدهای آن برای سالهای طولانی ادامه داشت. حالا ما تصميم گيری هايی به همان ابعاد و با پيامدهايی متعاقبی به همان شکل در پيش رو داريم که می بايد در مواردی چون افغانستان و مهمتر از آن، در مورد عراق اتخاذ نمائيم.
تصميم گيری در باره اينکه چه راهی در مورد برخورد به عراق در پيش بگيريم بخصوص از اين نظر پر معنی است، چون بطور روشن موضوع از مسئله عراق و حتی از آينده خاورميانه و جنگ عليه تروريسم بيشتر است. موضوع اينست که ايالات متحده چه نقشی در نظر دارد تا در قرن بيست و يکم ايفا نمايد و آمريکائيان چگونه جهانی ميخواهند تا در آن زندگی کنند. جهانی با قوانين مدنی که با آمريکا همخوست، يا جهانی که ديکتاتورها هيچ محدوديتی برای خود در توليد سلاح های کشتار جمعی و هيچ ندامتی از ارتکاب تجاوز و پشتيبانی از تروريسم در خارج از مرزهايشان ندارند.
از مقدمه کتاب the war over iraq نوشته لورنس کاپلان و بيل کريستول

:: در مورد انگيزه های آمريکا در حمله به عراق مسائل متعددی سياسی و اقتصادی از جمله نفت، تجارت، اسرائيل، و حقوق بشر بطور روزمره مورد بحث قرار ميگيرد. اما مطلب بالا بيان اساس دکترين سياست خارجی کاخ سفيد در طرح حمله به عراق است.
نويسندگان کتاب "جنگ در باره عراق" که از نظريه پردازان با نفوذ واشنگتن هستند با انتقاد از "واقع بينی محدود" در سياست خارجی جرج بوش پدر و پس از آن "خوش باوری ليبرالی" سياست خارجی کلينتون نظريات مطرحی در باره وضع جهان و نقش و وظيفه آمريکا دارند. آنها در عين پشتيبانی از تصميم بوش در تغيير رژیم عراق استدلال ميکنند که کاخ سفيد می بايد اين دکترين را بصورت همه جانبه تری در سياست خارجی آمريکا بکار گيرد. بعضی از همفکران اين گروه در نوشته های خود تغيير رژیم و صدور دموکراسی به بعضی ديگر از کشورهای خاورميانه، از جمله ايران، عربستان، سوريه، ليبی و فلسطين را در محافل وابسته به سياست خارجی آمريکا مطرح کرده اند.

:: گفته ميشود جنگ روز پنجشنبه با دوشب و يک روز بمباران سنگين هوايی بروی مراکز دفاعی و ارتباطی عراق آغاز خواهد شد. اقدامات ديپلماتيک برای همراه کردن شورای امنيت بی نتيجه مانده و آمريکا در ائتلافی محدود برای تغيير رژيم بغداد وارد جنگ ميشود. اين تصميم حداقل تا آنجا که به درک رايج در حافظه 225 سال تاريخ اين کشور مربوط ميشود، در عين حال از اين نظر مهم است که اولين بار است آمريکا خود جنگی را آغاز ميکند.
رهبران حزب دموکرات امروز با حمله به سياست های کاخ سفيد ميگفتند شکست ديپلماسی جرج بوش وضع را به اينجا کشاند که بدون يک ائتلاف وسيع بين المللی وارد جنگ شويم. آنان با شروع جنگ معمولا سکوت اختيار خواهند کرد. رهبر حزب کارگر انگلستان در مجلس هم استعفاء کرد. او قبلا وزير خارجه بود و فعلا رهبر مخالفين جنگ در حزب. قرار است با آغاز جنگ تظاهرات های اعتراضی و اعتصاباتی سراسری در کشورهای مختلف جهان برپا شود، از جمله اولين اعتصاب سراسری کارگران اروپا برای صلح.




Saturday, March 15, 2003

هوای اين دور و بر طوفانی است و مرتب باران می بارد. فردا هم تظاهرات ضد جنگ است. اين تظاهرات قرار است به خارج از محدوده اجازه رسمی بکشد و ممکن است درگيری هايی بوجود آيد. گروهی از شرکت کنندگان گفته اند که يک پايگاه نظامی و همينطور مرکز تجاری شهر را بلوک خواهند کرد. امروز حدود هشتاد نفر به همين دلايل در مرکز تجاری سانفرانسيسکو دستگير شدند، از جمله رئيس سابق بورس شهر. در منطقه ای که ما زندگی ميکنيم در صد مخالفين جنگ از همه آمريکا بالاتر است. بيش از 80 درصد. گروهی از ايرانی ها هم زير پرچم "ايرانيان مخالف جنگ و اختناق" در تظاهرات فردا شرکت ميکنند.
فعاليت های هفته پيش کاخ سفيد اگرچه ازنظر ديپلماتيک شکست خورده و موضوع جلسه يکشنبه سران سه کشور در حقيقت پذيرش واقعيت عدم موفقيت در مانور اخير جلب اکثريت شورای امنيت و در عين حال تصميم گيری برای اقدامات بعدی است، اما در عين حال اين فعاليت ها بخشی از افکار عمومی را به جدی بودن تلاش ديپلماتيک آمريکا متقاعد کرده و بر هواداران راه حل نظامی افزوده است.
واقعيت اينست که برخلاف صحبت های تند مسئولان آمريکا در بی اهميت نشان دادن مجوز دخالت نظامی آنان به هر دری زده اند تا مشروعيتی بين المللی برای طرحشان پيدا کنند. اما در آخر کار شيلی و مکزيک حاضر به همراهی نيستند. پاکستان هم رای ممتنع ميدهد.
مهمترين تحول در اين باره بميان کشيده شدن موضوع بحران فلسطين است. اين از ايده هايی است که بعضی اميدوارند بتواند در عين متحد کردن دوباره کابينه بلر، ديگر اروپايی ها را در توافقی عمومی تر بر سر بحران عراق نرم کند و بن بست فعلی را در شورای امنيت بشکند.




Thursday, March 13, 2003

اخيرا تهيه فيلم چند قسمتی "ثريا" در مراکش تمام شده و قرار است بهار آينده از تلويزيون کانال يک ايتاليا پخش شود. اين "مينی سری" ازتوليدات کمپانی lux vide و دومين برنامه کانال raiuno تحت عنوان "قرن بيستم" است. اولين فيلم اين سری مربوط به زندگی "پاپ جووانی دوم" رهبر مسيحيان در دوره جنگ سرد بود.
فيلم ثريا يا شاهزاده غمگين زندگی عروس دربار ايران است که زمانی همسر شاه بود و بعد از طلاق از او به اروپا رفت. اين فيلم در متن تاريخی دوره ملی شدن صنعت نفت نوشته شده و مبارزه قدرت و حوادث آندوره را بازگو ميکند. نقش مصدق را Claude Brasseur بازی کرده است. او هنرپيشه صاحب نامی است که از جمله در فيلم "دتکتيو" ژان لوک گودار نقش اول را داشت.
نقش ثريا را ملکه زيبايی سابق ايتاليا Anna Valle بازی ميکند. او نيز اين اواخر رل کلئوپاترا را در ايتاليا ايفا کرده بود. البته با توجه به زيبايی خاص ثريا بعضی معتقدند که عليرغم اين انتخاب هنوز حق مطلب ادا نشده است.
حساسيت موضوع زندگی ثريا برای ايتاليايی ها درگير شدن مستقيم آنان در مسئله ملی شدن نفت ايران در آن دوره است. در دوره تحريم "انريکو ماته ای" ايتاليايی بود که حاضر به خريد نفت ملی شده ايران و شکستن بايکوت بين المللی شد. "mattei" رهبراصلاح طلب کمپانی agip بود که در نظر داشت مسئله جنوب ايتاليا را نيز با صنعتی کردن ايالات آن ناحيه [سيسيل و کالابريا] و پايان دادن به فقر اقتصادی اجتماعی اين منطقه که حکومتی مافيايی برآن غالب بود حل کند. اما چندی نگذشت که در داغی بحران نفت هواپيمای او بطرز اسرارآميزی سرنگون شد و او بهمراه ايده های ترقی خواهانه اش به هلاکت رسيد. وی در دوره فاشيسم جزو پارتيزانهای آزاديبخش بود.
دليل ديگر انتخاب زندگی ثريا برای تصوير کردن دوره ای از قرن بيستم، مربوط ميشود به اقامت وی در ايتاليا و شرکت در بعضی فعاليت های سينمايی اين کشور. ثريا برای سالها سوژه مجلات ايتاليائی بود و در اين کشور نام آشنايی است.
تصوير: آنا واله در نقش ثريا




Monday, March 10, 2003

ازامروز افغانستان رسما حوزه اينترنتی خود (af.) را برای ثبت ايميل ها و وب سايت های افغانی فعال خواهد کرد. افغانستان بعد از دو دهه جنگ و آشوب کمی آرام گرفته و مسئولان در حال سروسامان دادن به دوران تازه زندگی افغانی ها هستند، البته با امکاناتی محدود. از اينرو راه اندازی (af.) که حوزه رسمی و در مالکيت دولت افغانستان است، اهميت دارد. اين پروژه با همکاری مشترک بين سازمان ملل و وزارت ارتباطات افغانستان انجام شده است.
در دوره طالبان اينترنت ممنوع بود. در حال حاضر برای استفاده عمومی تنها چند اينترنت کافه در کابل درست شده، البته کرايه خط ارتباطی بسيار گران است و ظاهرا مدتها وقت لازم است تا مردم عادی در سطح وسيع بتوانند از اينترنت استفاده کنند.


... ARCHIVE

... LINKS

copyright 2002-05 | all rights reserved